زخم

ساخت وبلاگ
پاهاش رو گذاشته رو دسته مبل و دست‌هاش رو تو سینه قفل کرده و مثل اکثر شبها همونجا خوابش برده . من روی مبل کناری نشستم و دارم شکاف پیرهنم رو میدوزم و حواسم  به سوپ روی اجاقه که سر نره ، فائزه پیام میده زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 185 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05

یه وقتایی دلت نمیاد اما مجبوری . که یاد بدی بهشون خوب چیه بد چیه ! 

اینا تنبیه شدن


منم الان دارم تنبیه میشم رو تردمیل 


زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 185 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05

بیرون سرد بود . سرد بود و کمی بارونی ، اینجا گرم بود و آروم   عماد گفت بیا و دستم رو کشید . من ایستاده بودم روی پله ها و نگاش میکردم که کشیده شدم توی آب .  بی اختیار خندیدم عماد لبخند زد و من رو کشید زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 159 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05

قرار بود از ادامه مزاج ها بگم  چون مزاج ها تاثیر مستقیمی روی روال زندگیمون دارن از حالات روحی گرفته تا سلامت جسمی  دفعه قبل مزاج صفرا رو توضیح داده بود ( اینم لینکش)  مزاج بعدی که میخوام بگم مزاج دم ه زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 177 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05

خونه های تقویم رو پر کردن کلاس نقاشی و زبان و ایروبیک و ....همه صبح هام رو مدرسه و بچه ها و سر و صداهای لذت بخششون  مال خودشون کردن .... من تا خرخره فرو رفتم توی بدو بدوی ایام هفته اما با تمام اینها ت زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 177 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05

اولش فکر کردم غاز باشه یا اردک آخه شکمش رو با دلال پر کرده بود . گفت خروسه و مسعود از یه مزرعه دار خریده . گفتم من سفره رو پهن میکنم اما دلم میخواست میز رو بچینن از صبح با عماد سنگ های ایوون رو رنگ کر زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 178 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05

دلم می‌خواد لم بدم روی مبل نارنجی و ادامه کتاب رو بخونم ، تنم درد میکنه و چشام سرخ شده زن عمو رعنا میگه خواب بودی ؟ میگم نه و فکر میکنم چرا پرسید؟ خدیجه خانم ، پرستار مامامبو میگه چشات سرخه مامان تو ا زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 159 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05

صدای نفس های مامان رو میشنوم که آروم خوابیده ،دلم می‌خواد تک تک لحظه های کنارش بودن رو ببلعم . انگار بودن باهاش مثل ریختن شکلات توی مشت بچگیامه .من هی میخوام مشتم رو بیشتر پر کنم اما مدام از لای انگشت زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 155 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05

من وایسادم تو ایوون ، هوا سرده اما سوز نداره عماد میگه شب میری خونه؟ یه گربه از بالای دیوار رد میشه میگم آره شب میرم خونه خودمون کی میرسی؟ میگه فردا صبح حدودای هفت. درخت انار تا بالای دیوار حیاط قد کش زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 190 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
زخم...
ما را در سایت زخم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nelii1 بازدید : 171 تاريخ : چهارشنبه 30 آبان 1397 ساعت: 1:05